• تقسیم

    باران می آید
    به اتاق میروم
    قیچی را برمیدارم,
    و از ابتدای آمدنت
    تا امروز
    همه ی خاطرات را دو نیم میکنم!
    نیمی برای من,
    نیمی برای نفرت!

  • "دوست داشتن"

    دیگر چطور باید
    دوست داشتنم را نشان دهم
    چند بار سرزده برایت چای بهارنارنج بیاورم
    چند بارقبل از رفتنت
    کفشهایت را پنهان کنم
    چند بار عطرتنم را
    در اتاقت جابگذارم

  • "آرامش"

    سکوت میان سینه هایت را دوست دارم
    گم میشود همه ی دغدغه هایم
    میان
    آرامش تنت