بچه شرق تهران، متولد ماه اردیبهشت،کودکی ام مصادف بود با جنگ و بمباران وترس، نوجوانی بازی در کوچه و خیابان ، جوانی سرگشته و حیران دربازی های سبز و نارنجی و بنفش وزرد سیاست،
دانش آموخته رشته زبان و ادبیات فارسی نه از ترس رفتن به سربازی بلکه ازروی ذوق و علاقه و عشق.
جمع همه ی زندگی و زمان از دست رفته عمر، حسرت نداشتن هاست و فکر کردن به خاطراتی که در شرایط بهتر می توانست نمود زیباتری داشته باشد.
اصلآ سخت است از خود برای خود یادیگران نوشت، مقدمه زمانی معنا پیدا می کند که دیگری با نگاه نقاد و دلسوزانه یا از روی لطف چیزی به یادگار از نویسنده به یادگار برایت بنویسد.
درمیان سبک ها وایده ها وایسم های گوناگون، من نقدهنربرای هنررابیشتربه نوشته های خودنزدیک می بینم ، این نگاه شاید درک ببشترشعرها وودل نوشته های نویسنده رابرای مخاطب خاص ملموس تروقابل فهم ترنماید، باشد کهمقبول بیفتد ولحظه هایتان باخیال شاعر رنگوبویی ازعشق بگیرد.