شعر آن قدیم ندیما از حامد کیفری با صدای غزاله پوراکبر
یادش به خیر
آن قدیم ها
زمان جوردیگری بود
همه ی داستان ها بایکی بود و نبود آغاز می شد
با کلاغی که هیچ گاه راه خانه اش را نمی یافت
همه ی سیاهی ها به سپیدی…
همه ی آدم ها به یکدیگر مبتلا
عشق هم نوع دیگر
خیابان ها
کوچه باغ ها
باران پائیز
بهارنارنج ها
کتانی ها
بازی ها…
اصلآ همه چیزحال و هوای خوش تری داشت
بوی دستان پدر
بوی نان تازه
یادت هست چقدر بهار , بهارتر بود
قصه ها دلنشین تر
دوستی ها کهنه تر
مردها مردتر
حرفهایمان حرف تر…
The last comment and 13 other comment(s) need to be approved.
پاسخ دهید
میخواهید به بحث بپیوندید؟مشارکت رایگان.